آیه «مباهله» (آل عمران:61) از مهمترین ادله قرآنی، در خصوص فضیلت و برتری اهل بیت(ع) محسوب میگردد. مفسران و دانشمندان مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت در طول تاریخ درباره این آیه بحثهای مختلفی را انجام دادهاند. در این مقاله با توجه به اهمیت موضوع، آیه «مباهله» را به صورت تطبیقی از دیدگاه فریقین بررسی و به شبهات، ابهامات و سؤالات مربوط پاسخ داده شده است.
نکته حائز اهمیت این است که از ظاهر آیه «مباهله» نمیتوان برای ولایت و رهبری اهل بیت (ع) استفاده نمود؛ چون ظاهر این آیه شریفه صرفاً فضیلت و برتری اهل بیت(ع) را بیان میکند، ولی با توجه به معنا و مفهوم آیه و مقایسه مصادیق آن با دیگران، میتوان از آن برای ولایت و رهبری اهل بیت(ع) نیز استفادههایی کرد.
بخش اول: تفسیر و تبیین اجمالی آیه مباهله
آیه مباهله، آیه 61 از سوره مبارکه آل عمران است که دارای دویست آیه است و از سورههای مدنی به حساب میآید. در این سوره مبارکه از معارف بلند اسلامی، دستورهای جاوید دینی و برخی سرگذشتها سخن به میان آمده است. خداوند متعال در آیه مباهله چنین میفرماید:
ان مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون. الحق من ربک فلاتکن من الممترین. فمن حاجّک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین؛1
«همانا مثل عیسی در نزد خدا، همچون مثل آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد ]بنابراین ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیت او نیست[. اینها حقیقتی است از جانب پروردگار تو، بنابراین از تردیدکنندگان مباش. هرگاه بعد از علم و دانشی که ]درباره عیسی مسیح[ به تو رسیده، باز کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما نفوس خود را دعوت کنیم، شما هم نفوس خود را؛ آنگاه مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم.
همانگونه که ملاحظه میشود، در این آیه، سخن از «مباهله» میرود که تبیین و توضیح این کلمه بسیار مناسب و ضروری است.
نگاهی به معنای مباهله
«مباهله» واژهای عربی است و معنای آن رها کردن و قید و بندی را از چیزی برداشتن است. یکی از معانی آن به حال خود گذاشتن حیوان مادّه و نبستن پستان اوست تا بدین وسیله نوزادش بتواند به راحتی شیر بنوشد. در زبان عربی به این حیوان مادّه «باهل» گفته میشود.2 همچنین این کلمه به معنای لعنت کردن نیز آمده است.3 امّا این واژه در اصطلاح به معنای نفرین کردن دو نفر یا دو گروه به یکدیگر است؛ بهگونهای که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم دینی، مذهبی و... با یکدیگر گفتوگو و اختلاف دارند، در یک جا جمع شوند و به درگاه الهی تضرع کنند و از خداوند بخواهند که فرد دروغگو یا ظالم را رسوا سازد و یا بر او عذابی نازل فرماید.
شأن نزول آیه مباهله
روایات مربوط به شأن نزول آیه مباهله متعدد و کمی متفاوت است که در اینجا به نقل یکی از آنها اکتفا میکنیم:
هیأتی از مسیحیان منطقه نجران در شهر مدینه، خدمت پیامبر اسلام(ص) رسیدند و چنین گفتند: آیا فرزندی را که بدون پدر به دنیا آمده باشد، دیدهاید؟ خداوند متعال در جواب سؤال آنها، آیه 59 (ان مثل عیسی عندالله...) از سوره آل عمران را نازل فرمود و به آنها اعلام کرد که عیسی(ع) همانند حضرت آدم(ع) است که بدون پدر و مادر به وجود آمد. وقتی که هیأت مسیحی بر جهل و ادعای خود اصرار ورزیدند، پیامبر اسلام(ص) ]بر اساس دستور الهی[ آنها را به مباهله فراخواند. آنها تا فردای آن روز از پیامبر(ص) مهلت درخواستند. اسقف اعظم ]روحانی بزرگ هیأت مسیحی[ به آنها چنین گفت: شما فردا به محمد(ص) نگاه کنید. اگر برای مباهله با فرزندان و اهل خود آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با اصحاب خود آمد، با او مباهله کنید، زیرا ]در این صورت[ چیزی در بساط ندارند.
فردای آن روز پیامبر اکرم(ص) همراه علیبنابیطالب، حسن و حسین و فاطمه آمد. آن حضرت(ص) دست علیبنابیطالب را گرفته بود، حسن و حسین در پیش روی او راه میرفتند و حضرت فاطمه پشت سر آن حضرت(ص) بود.
هیأت مسیحی نیز در حالی آمدند، که اسقف اعظم آنها پیشاپیششان بود. هنگامی که او پیامبر اسلام(ص) را با آن چند نفر دید، درباره آنها سؤال کرد به او گفتند که این پسر عمو و داماد او و محبوبترین مردم نزد اوست و این دو پسر، فرزندان دختری او، از علی(ع) هستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه(ع) است که عزیزترین مردم نزد او و نزدیکترین افراد به قلب اوست....
در این هنگام هیأت مسیحی از مباهله امتناع ورزید و اسقف اعظم مسیحیان به پیامبر اسلام(ص) گفت: یا اباالقاسم! ما با تو مباهله نمیکنیم، بلکه مصالحه میکنیم. پیامبر اسلام(ص) نیز با آنها بر پرداخت جزیه مصالحه نمود.4
در روایتی آمده است که اسقف آنها گفت: «من صورتهایی را میبینم که اگر از خدا تقاضا کنند که کوهها را از جا برکند، چنین خواهد کرد. هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و یک مسیحی تا روز قیامت بر روی زمین باقی نخواهد ماند.»5 همچنین در روایت دیگری آمده است که پیامبر اسلام(ص) پس از امتناع هیأت مسیحی از مباهله و رضایت دادن آنها به پرداخت جزیه چنین فرمود: «قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث نمود، اگر آنها با ما مباهله میکردند، وادی آتش بر روی آنها میبارید.»6
بخش دوم: آیه مباهله از دیدگاه روایات فریقین
اگر به منابع حدیثی و تفسیری مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت نگاه کنیم، خواهیم دید که درباره آیه شریفه مباهله، روایات بسیاری از پیامبر اسلام(ص)، اهل بیت(ع) و اصحاب و تابعین نقل شده است.
در اینجا قبل از ذکر نمونههایی از این روایات، نگاهی گذرا به منابع فریقین میکنیم و قسمتی از منابع متعدد این روایات را ارائه میدهیم:
1. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری(متوفای 261ق)، ص 1042، ح 32(کتاب الفضائل باب فضائل علیبنابیطالب).
2. الجامع الصحیح(سنن ترمذی)، ابوعیسی محمدبنعیسی ترمذی(209ـ297ق)، ج 5، ص 225، ح 2999.
3. اسباب النزول، واحدی نیشابوری(متوفای 468ق)، ص 90ـ91.
4. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری(متوفای 405ق)، ج 3، ص 150.
5. جامع البیان عن تأویل آی القرآن، محمدبنجریر طبری(متوفای 310ق) ج 3، ص 300ـ301، جزء 3.
6. تفسیر القرآن العظیم، ابن ابیحاتم(متوفای 327ق)، ج 2، ص 667ـ668، احادیث 3616ـ3619.
7. تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر دمشقی(متوفای 774ق)، ج 1، ص 379.
8ـ الدر المنثور فی التفسیر المأثور، جلالالدین سیوطی(متوفای 911ق)، ج 2، ص 231ـ233.
9. تفسیر الکشاف، جارالله زمخشری(متوفای 538ق)، ج 1، ص 368ـ370.
10. الجامع الاحکام القرآن، قرطبی(متوفای 671ق)، ج 3، ص 104( چاپ مصر، 1936م).
11. تفسیر السمرقندی، نصربنمحمد سمرقندی(متوفای 375ق)، ج 1، ص 274ـ275.
12. تفسیر الفخر الرازی، فخر رازی( 544ـ604ق)، ج 8، ص 88ـ89.
13. تفسیر البیضاوی، عبداللهبنعمربیضاوی(متوفای 791ق)، ج 1، ص 163.
14. المسند، احمدبنحنبل، ج 1، ص 185، چاپ مصر.
15. دلائل النبوة، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص 297.
16. جامع الاصول، ابناثیر، ج 9، ص 470، السنة المحمدیة، مصر.
17. تذکرة الخواص، ابنجوزی، ص 17.
18. تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج 3، ص 167، منیریه، مصر.
19. تفسیر الجواهر، شیخ طنطاوی، ج 2، ص 120، چاپ مصر.
20. الاصابة، احمدبنحجرعسقلانی، ج 2، ص 503، چاپ مصر.
21. تفسیر العیاشی، ابونصر محمدبنمسعودبن عیاشسمرقندی، ج 1، ص 175ـ177، احادیث 54،57،58 و 59.
22. تفسیر فرات الکوفی، ص 85ـ90، ح 61.
23. الامالی، شیخ طوسی(385ـ460ق)، ص 307، ح 616.
24. التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی(385ـ460ق)، ج 2، ص 484.
25. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، شیخ طبرسی(متوفای 548ق)، ج 2، ص 762ـ763.
26. البرهان فی تفسیر القرآن، سیدبحرانی(متوفای 1091ق)، ج 2، ص 49ـ50، ح 9،12،13، و14.
27. تفسیر نورالثقلین، حویزی(متوفای 1112ق) ج 1، ص 349، ح 163.
28. تفسیر ابوالفتوح رازی(متوفای 554ق)، ج 4، ص 360ـ361.
شایان ذکر است که قاضی نور الله شوشتری در کتاب احقاق الحق حدوداً شصت نفر از بزرگان (مفسران، محدثان و…) اهل سنت را نام میبرد که به اختصاص آیه مباهله به اهل بیت(ع) تصریح نمودهاند.
اکنون پس از آشنایی اجمالی با قسمتی از منابع روایات مربوط به آیه مباهله، با مراجعه به تعدادی از منابع تفسیری و حدیثی مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت، نمونههایی از احادیث و روایات را ذکر میکنیم و در پایان به جمعبندی و نتیجهگیری از روایات خواهیم پرداخت.
الف. منابع مذهب اهل بیت(ع)
1. «قال علی(ع)... لما نزلت هذه الایة «قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم...» اخذ بید علی و فاطمه و ابنیهما(ع)، فقال رجل من النصاری(الیهود): لاتفعلوا فتحیبکم عنت...7؛ امام علی(ع) فرمود:... هنگامی که آیه مباهله نازل شد، پیامبر(ص) دست علی،فاطمه و دو پسر او(ع) را گرفت و برای مباهله آمد. که در این هنگام مردی از مسیحیان ( و یا مردی از یهود) گفت: (با اینها مباهله) نکنید که به مشقت گرفتار میشوید.»
2. امام صادق(ع) نقل میکند که از امیرالمؤمنین، امام علی(ع) درباره فضایلش سؤال شد. آن حضرت(ع)، قسمتی از فضایل خود را برای آنها بازگو نمود. گفتند: (یا علی!) باز هم بگو. آن حضرت فرمود: «نزد پیامبر(ص) دو نفر از احبار نصارا از اهل نجران آمدند و درباره عیسی(ع) به مباحثه پرداختند. خداوند متعال هم آیات مباهله را نازل فرمود. پس از این پیامبر(ص) دست علی(من)، حسن و حسین و فاطمه را گرفت و کف دست خود را به سوی آسمان گشود و آنها را به مباهله فراخواند.»8
3. «عن ابی جعفر(ع) فی قوله «ابنائنا وابنائکم»(یعنی) الحسن و الحسین، «انفسنا و انفسکم» رسول الله(ص) و علی(ع). «و نسائنا و نسائکم» فاطمه الزهراء(س)؛9 امام باقر(ع) درباره آیه مباهله فرمود: منظور از «پسران ما...» حسن و حسین و منظور از «خودمان...»، پیامبر خدا(ص) و علی(ع) و منظور از «زنانمان...»، فاطمه زهرا(س) است.»
4. حضرت امام رضا(ع) در یک مجلس علمی که مأمون عباسی آن را در کاخ خود برگزار نموده بود، چنین فرمود: «خداوند، بندگان پاک خود را در آیة مباهله مشخص ساخته و به پیامبرش دستور ]انجام مباهله با مسیحیان نجران[ داده است.... به دنبال نزول آیه، پیامبر(ص)، علی و فاطمه، حسن و حسین(ع) را با خود به مباهله برد.... این مزیتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت(ع) پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن هیچ کس از آن برخوردار نبوده است.»10
5. عامربنسعدبنابیوقاص از پدرش(سعدبنابیوقاص) نقل میکند که روزی معاویه به وی گفت: چه چیز مانع میشود که ابوتراب(علیبنابیطالب) را سبّ کنی؟ سعدبنوقاص گفت: به خاطر سه خصلتی که در او دیدهام و یکی از آنها چنین است: «لما نزلت آیة المباهلة (تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم...) اخذ رسول الله(ص) بید علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) قال: هؤلاء اهلی؛11 هنگامی که آیة مباهله نازل شد... پیامبر خدا(ص) دست علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را گرفت و چنین گفت: اینان اهل بیت من هستند.»
6ـ عن سعدبنابنوقاص قال...لما نزلت هذه الایة «ندع ابنائنا و ابنائکم» دعا رسول الله(ص) علیا و فاطمة و حسنا و حسینا(ع) و قال: اللهم هؤلاء اهلی؛12 سعدبنابیوقاص میگوید: هنگامی که این آیه ]مباهله [... نازل شد، پیامبر خدا(ص) علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را فراخواند و گفت: خداوندا! اینان اهل من هستند.»
ب. منابع مذهب اهل سنت
1. «قال جابر: و فیهم نزلت «ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم» قال جابر: «انفسنا و انفسکم» رسول الله(ص) و علیبنابیطالب و «ابنائنا» الحسن و الحسین و «نسائنا» فاطمة؛13 جابر میگوید: ]این آیه مباهله[ درباره آنها ]اهل بیت[ نازل شده است… منظور از «خودمان» رسول خدا و علیبنابیطالب است، منظور از «پسران ما» حسن و حسین و منظور از «زنان ما» فاطمه است.»
2. «عن زیدبنعلی فی قوله:«تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم...» الآیة، قال: کان النبی(ص) و علی و فاطمة و الحسن و الحسین؛14 از زیدبنعلی نقل شده است که درباره آیه مباهله گفت: آنان پیامبر(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین بودند.»
3. «عن السدی «فمن حاجک فیه من بعد ماجائک من العلم...الایة» فأخذ یعنی النبی(ص) بید الحسن و الحسین و فاطمة و قال لعلی اتبعنا، فخرج معهم. فلمیخرج یومئذ النصاری و قالوا: انا نخاف ان یکون هذا النبی(ص) و لیس دعوة النبی کغیرها، فتخلفوا عنه یومئذ. فقال النبی(ص): لوخرجوا لاحترقوا فصالحوه علی صلح...؛15 سدی نقل میکند: هنگامی که آیه مباهله نازل شد، پیامبر خدا(ص) دست حسن و حسین و فاطمه را گرفت و به علی فرمود که به دنبال آنها بیاید و بدین وسیله جهت مباهله آماده شدند، ولی مسیحیان حاضر به مباهله نشدند و گفتند: ما میترسیم که این همان پیامبر خدا باشد و دعای پیامبر مانند دعای دیگران نیست. بدین جهت در آن روز از مباهله امتناع ورزیدند. پیامبر خدا(ص) فرمود: اگر آنها مباهله میکردند، میسوختند. بنابراین پیامبر خدا(ص) با آنها مصالحه نمود... .»
4. عامربنسعدبنابیوقاص از پدرش نقل میکند که روزی معاویةبنابیسفیان به وی گفت: چرا ابوتراب(علیبنابیطالب) را سبّ میکنی؟ سعدبنابیوقاص گفت: به خاطر سه خصلتی که پیامبر خدا درباره وی فرموده است... ]و یکی از آنها چنین است[:
«و لما نزلت هذه الآیة «فقل ندع ابنائنا و ابنائکم» دعا رسول الله(ص) علیا و فاطمه و حسنا و حسینا، فقال: اللهم هؤلاء اهلی؛16 هنگامی که آیه مباهله نازل شد، پیامبر خدا(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین را فراخواند و سپس گفت: خداوندا! اینان اهل من هستند.»
حاکم نیشابوری(متوفای 405ق) پس از نقل این روایت چنین مینویسد: «هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین و لم یخرجاه؛17 این حدیث بر اساس شرط]صحت و پذیرش حدیث[ بخاری و مسلم، صحیح است، ولی آن دو این روایت را نقل نکردهاند.»
5. جابربنعبدالله نقل میکند که هیأتی از اهل نجران پیش پیامبر اسلام(ص) آمدند و با آن حضرت(ص) به گفتوگو پرداختند. پیامبر اسلام(ص) آنها را به مباهله(ملاعنه) دعوت نمود و قرار گذاشتند که فردای آن روز مباهله کنند. فردای آن روز، پیامبر خدا(ص) دست علی، فاطمه، حسن و حسین را گرفت و آنها را به مباهله فراخواند، ولی آنها از انجام مباهله امتناع ورزیدند و به پرداخت جزیه رضایت دادند. پیامبر اسلام(ص) پس از آن فرمود: «قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث نمود، اگر آنها مباهله میکردند، بر روی آنها یک وادی آتش میبارید.»18
6. «قال الشعبی: «ابنائنا» الحسن و الحسین «و نسائنا» فاطمة، «و انفسنا» علیبنابیطالب؛19 شعبی میگوید: منظور از «پسران ما» حسن و حسین و منظور از «زنان ما» فاطمه و منظور از «خودمان» علیبنابیطالب است.»
بررسی و جمع بندی روایات
آنچه میتوان به طور کلی از روایات و احادیث فوق به دست آورد، شامل مطالب ذیل است:
1. آیة مباهله در درجة نخست، به طور روشن بر فضیلت و برتری پنج تن آل عبا (ع) ـ پیامبر اسلام، امام علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین ـ دلالت دارد.
2. آیة مباهله مختص به پنج تن مقدس است و این از ظاهر آیة شریفه و روایات فریقین به دست میآید.
3. امام علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، در نزد پیامبر اسلام(ص) شأن و منزلت بسیار ویژهای داشتند.
4. طبق این روایات، پیامبر گرامی اسلام(ص) هنگام آوردن عزیزترین افراد خود، آنها را اهل بیت(ع) خود نامیده است که این هم در درجة نخست به معنای اصطلاح قرآنی و حدیثی «اهل بیت» مربوط میشود.
5. احتجاج خود امامان(ع) و نیز برخی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) به آیة مباهله برای اثبات برتری اهل بیت(ع)، قرینة محکمی بر وقوع این حادثه است و نیز بر اختصاص آن به اهل بیت(ع) تأکید میورزد.
منبع :موسسه جهانی سبطین