نفس در قفس سينه تلاطم بکند
کاش که اين حرمله يک لحظه تجسم بکند
تير چه با ساقه گندم بکند
آه چه مي شد که سفيدي گلوگاه تو را گم بکند
به لبم امده جانم
که اگر تير رها شد زکمان
مقصد آن چيست؟
دهان؟
يا که عروق شريان؟
يا که رگان؟
يا نکند قلب تو يک مرغ پر و بال زنان
تير بين دهان باز کمان ؛ مانده خودش هم به عجب!
اُف به رگ غيرت مردان عرب!
طول قد طفل رباب است حدود سه وجب
از چه سبب بود چنين فاجعه اي؟
باز بنازم به پاکي نسب
از چه سبب باز بنازم به اسم و به لقب
تير از دور مي آيد
هدفش از همه اعضاي تو، بر فرض گلو!
تير بزرگ است
کجا؟ از جهت طول يا عرض گلو را بزند
از وسط حنجر تو ، قد تو را تا بزند
تير مي آيد که سه تا شعبه در اين نقطه زيبا بزند
اي برکه تو سنگ شده
با ضربان دل تو تير هماهنگ شده
دست پدر باز شده
تُنگ شده،تَنگ شده